English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
form utility U مطلوبیت شکلی
form utility U کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
form utility U در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
utility U سودمندی
utility U مفید بودن
utility U چیزسودمند
utility U فایده
utility U برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
utility U برنامه سودمند
from utility U from
utility U وسایل رفاهی
utility U منفعت
utility U نفع
utility U مفیدیت
utility U صنایع همگانی
utility U کاربردپذیری
utility U مطلوبیت
utility U باری
utility U بارکش
utility U تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
utility U عمومی همه مصرفه
utility U ذخیره همه فن حریف
utility U سود فایده
diminishing utility U اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
diminishing utility U اصل فایده نزولی
utility function U تابع کاربردی
dis utility U عدم مطلوبیت
downloading utility U برنامه کمکی استقرار
time utility U بهره گیری از شرایط زمانی
the utility of medicines U سودمندی داروها
table utility U برنامه کمکی جدولی
subjective utility U سودمندی ذهنی
backup utility U برنامه کمکی پشتیبان
diminishing utility U قانون تقلیل تمایل به مصرف
utility frontier U مرز مطلوبیت
Briefcase utility U در ویندوز امکان مخصوصی برای به روز نگه داشتن فایلهای کامپیوتر قابل حمل یا PC
utility car U وسیله نقلیه عمومی
utility maximization U به حداکثر رسانیدن مطلوبیت
computer utility U خدمات کامپیوتری
computer utility U سودمندی کامپیوتر
utility program U برنامه سودمند
utility program U برنامه مفید
utility program U برنامه کاربردی
utility routine U روال سودمند
utility vehicle U وسیله نقلیه عمومی
coefficient of utility U ضریب مصرف
utility vehicle U وسیله نقلیه عام المنفعه
total utility U مطلوبیت کل
cardinal utility U مطلوبیت عددی
utility function U تابع مفید
outline utility U برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
of popular utility U سودمندبرای همه
of popular utility U عام المنفعه
margin utility U حد مطلوبیت کالا
margin utility U مطلوبیت نهایی
marginal utility U فایده نهائی
pf public utility U سودمند برای همه
time utility U استفاده از زمان
pf public utility U عام المنفعه
place utility U مطلوبیت مکانی
place utility U استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
public utility U عام المنفعه
of public utility U عام المنفعه
undelete utility U برنامه کمکی احیاء
utility programs U برنامههای سودمند
marginal utility U مطلوبیت نهائی
ordinal utility U مطلوبیت ترتیبی
public utility U کار عام المنفعه
information utility U utility computer
personal service utility U کسی که مستقیما" کار خود را دراختیار کارفرما می گذارد
utility possibility curve U منحنی امکانات مطلوبیت
file conversion utility U برنامه کمکی تبدیل فایل
personal service utility U عرضه سرانه کار
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهایی
utility possibility frontier U مرز امکانات مطلوبیت
total utility function U تابع مطلوبیت کل
marginal utility of income U مطلوبیت نهائی درامد
marginal utility school U قرار داد
file transfer utility U برنامه کمکی انتقال فایل
file compression utility U برنامه کمکی فشرده کردن فایل
document comparison utility U برنامه کمکی مقایسه مدارک
marginal utility curve U منحنی مطلوبیت نهائی
marginal utility function U تابع مطلوبیت نهائی
marginal utility of capital U مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
screen saver utility U برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهائی
diminishing marginal utility U فایده نهایی نزولی
marginal utility of money U مطلوبیت نهائی پول
law of diminishing marginal utility U قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
von neuman morgensterm utility index U شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
in form U اماده
re form U دوباره درست کردن
three form U فرم تریو
in form U خوش حالت
out of form U بدحالت
out of form U غیراماده
form U قسم
form U بشکل دراوردن
form U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
form U صورت
form U یات مربوطه را وارد میکند
form U تشکیل دادن
form U صورت دیس
form U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
form U یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
form U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form U صفحهای از صفحات کامپیوتری
form U شکل قالب
form U نوع
form U طرز ورفتار
form U نظم فرم
form U سابقه فعالیت اسب
form U امادگی
form U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form U کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
form U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form U فراگرفتن
form U شکل گرفتن سرشتن
form U ایجاد یک شکل
form U طریقه
form U روش
form U تصویر وجه
form U ترکیب
form U ریخت
form U شکل
form U شکل دادن
form U ساخت
form U ورقه
form U پروردن
form U قالب کردن
form U تشکیل دادن ساختن
form U فرم
form U برگه ورقه
radial form U شکل ستارهای
quadratic form U معادله درجه دوم
solemn form U در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
quadratic form U شکل درجه دوم
pyranose form U شکل پیرانوزی
form-piece U [تکه های سنگ در مشبک کاری]
proposal form U فرم درخواست بیمه
proposal form U فرم پیشنهاد
power form U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
reduced form U فرم تعدیل شده
to form a notion U اندیشه کردن خیال بستن
to form a plot U توط ئه دیدن
to form a plot U اسباب چینی کردن
to form into groups U گروه بندی کردن
to form into groups U دسته بندی کردن
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
to melted in to another form U بطور غیر محسوس تبدیل شکل دادن
to set a form U فرم بستن
eye-form U [شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
registration form U فرم ثبت نام
Form without substance . U صورت بدون معنی
sixth form U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
tooth form U شکل دندانه
wave form U شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
wave form U شکل موج
true form U فرم واقعی
to form a notion U تصور کردن
to form a habit U تشکیل عادت دادن
to form a habit U عادتی پیداکردن
reduced form U فرم تقلیل یافته
resonance form U شکل رزونانسی
sentential form U صورت جملهای
sight form U نمونه رصد
sliding form U قالب بندی کشویی
slip form U قالب لغزنده
solemn form U طریقه رسمی
staggered form U شکل نامتقابل
standard form U صورت متعارف
structural form U شکل بنیانی
structural form U شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
substance and form U جوهروعرض
symbolic form U علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
tendering form U ورقه پیشنهاد
tendering form U برگ پیشنهاد برگ درخواست
the precatory form U صیغه تمنی یا در خواست
turnaround form U شکل برگشت
pausal form U دردستور عبری شکلی که کلمه هنگام ایست درجمله پیدا میکند
life form U زی نمود
die form U فشردن
die form U شکل دادن حدیدهای
eclipsed form U شکل متقابل
end of form U انتهای ورقه
endless form U ورقه بی انتها
erythro form U شکل اریترو
executable form U برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
executable form U شکل قابل اجرا
executable form U فرم قابل اجرا
fanfold form U ورقه با تای بادبزنی
field form U نمودار میدان
form alignment U هم ترازی ورقه
form block U بلوک فرمکاری
form determinant U تعیین کننده شکل
form drag U مقاومت ناشی از شکل جسم
form drag U پسای شکل
form factor U ضریب شکل
form cutter U دستگاه فرز پروفیل
continuous form U ورقه پیوسته
continued form U دنباله
form letter U فرم نامه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com